اندر تاملات یک کرگدن خسته

خستگی گاهی تنها یک آوا می شود

طبقه بندی موضوعی

پیوندهای روزانه

پیوندها

شعر صبح 151

پنجشنبه, ۲۵ تیر ۱۳۹۴، ۰۵:۲۲ ق.ظ
عشق شمس حق و دین کان گوهر کانی است آن
در دو عالم جان و دل را دولت معنی است آن
آن می باقی بود اول که جان زاید از او
پس دروغ است آنک می جان است کان ثانی است آن
چون میان عقل و تن افتاد از می سه طلاق
هر تنی کو با خرد جفت است آن زانی است آن
در دل تنگ هوس باده بقا ساکن نگشت
هر دلی کاین می در او بنشست میدانی است آن
مطرب مستور بی پرده یکی چنگی بزن
وارهان از نام و ننگم گر چه بدنامی است آن

مولانا
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۴/۲۵
باد سرکش

نظرات  (۱)

چه کرد شمس با مولانا...
ممنون...سر صبحی کیف کردم..

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">