شعر صبح 185
چهارشنبه, ۲۸ مرداد ۱۳۹۴، ۰۵:۳۴ ق.ظ
در دایره ای که آمد و رفتن ماست
او را نه بدایت نه نهایت پیداست
کس می نزند دمی در این معنی راست
کاین آمدن از کجا و رفتن بکجاست
خیام
او را نه بدایت نه نهایت پیداست
کس می نزند دمی در این معنی راست
کاین آمدن از کجا و رفتن بکجاست
خیام
۹۴/۰۵/۲۸