شعر صبح 208
جمعه, ۲۰ شهریور ۱۳۹۴، ۱۰:۰۱ ق.ظ
زنده کدامست بر هوشیار
آن که بمیرد به سر کوی یار
عاشق دیوانه سرمست را
پند خردمند نیاید به کار
شربت زهر ار تو دهی نیست تلخ
کوه احد گر تو نهی نیست بار
درد نهانی دل تنگم بسوخت
لاجرمم عشق ببود آشکار
گر گله از ماست شکایت بگوی
ور گنه از توست غرامت بیار
سعدی اگر زخم خوری غم مخور
فخر بود داغ خداوندگار
سعدی
آن که بمیرد به سر کوی یار
عاشق دیوانه سرمست را
پند خردمند نیاید به کار
شربت زهر ار تو دهی نیست تلخ
کوه احد گر تو نهی نیست بار
درد نهانی دل تنگم بسوخت
لاجرمم عشق ببود آشکار
گر گله از ماست شکایت بگوی
ور گنه از توست غرامت بیار
سعدی اگر زخم خوری غم مخور
فخر بود داغ خداوندگار
سعدی
۹۴/۰۶/۲۰