شعر صبح 216
شنبه, ۲۸ شهریور ۱۳۹۴، ۰۹:۳۹ ق.ظ
حناست آن که ناخن دلبند رشته ای
یا خون بی دلیست که دربند کشته ای
وین طرفه تر که تا دل من دردمند توست
حاضر نبوده یک دم و غایب نگشته ای
ما دفتر از حکایت عشقت نبسته ایم
تو سنگ دل حکایت ما درنوشته ای
از عنبر و بنفشه تو بر سر آمدست
آن موی مشک بوی که در پای هشته ای
سر می نهند پیش خطت عارفان پارس
بیتی مگر ز گفته سعدی نبشته ای
سعدی
یا خون بی دلیست که دربند کشته ای
وین طرفه تر که تا دل من دردمند توست
حاضر نبوده یک دم و غایب نگشته ای
ما دفتر از حکایت عشقت نبسته ایم
تو سنگ دل حکایت ما درنوشته ای
از عنبر و بنفشه تو بر سر آمدست
آن موی مشک بوی که در پای هشته ای
سر می نهند پیش خطت عارفان پارس
بیتی مگر ز گفته سعدی نبشته ای
سعدی
۹۴/۰۶/۲۸