شعر صبح 84
يكشنبه, ۲۰ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۰۵:۲۷ ق.ظ
روی تو خوش می نماید آینه ما
کآینه پاکیزه است و روی تو زیبا
هر که دمی با تو بود یا قدمی رفت
از تو نباشد به هیچ روی شکیبا
غیرتم آید شکایت از تو به هر کس
درد احبا نمی برم به اطبا
برخی جانت شوم که شمع افق را
پیش بمیرد چراغدان ثریا
گر تو شکرخنده آستین نفشانی
هر مگسی طوطیی شوند شکرخا
لعبت شیرین اگر ترش ننشیند
مدعیانش طمع کنند به حلوا
سعدی
کآینه پاکیزه است و روی تو زیبا
هر که دمی با تو بود یا قدمی رفت
از تو نباشد به هیچ روی شکیبا
غیرتم آید شکایت از تو به هر کس
درد احبا نمی برم به اطبا
برخی جانت شوم که شمع افق را
پیش بمیرد چراغدان ثریا
گر تو شکرخنده آستین نفشانی
هر مگسی طوطیی شوند شکرخا
لعبت شیرین اگر ترش ننشیند
مدعیانش طمع کنند به حلوا
سعدی
۹۴/۰۲/۲۰