اندر تاملات یک کرگدن خسته

خستگی گاهی تنها یک آوا می شود

طبقه بندی موضوعی

پیوندهای روزانه

پیوندها

۲۹ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۴ ثبت شده است

روی تو خوش می نماید آینه ما
کآینه پاکیزه است و روی تو زیبا
هر که دمی با تو بود یا قدمی رفت
از تو نباشد به هیچ روی شکیبا
غیرتم آید شکایت از تو به هر کس
درد احبا نمی برم به اطبا
برخی جانت شوم که شمع افق را
پیش بمیرد چراغدان ثریا
گر تو شکرخنده آستین نفشانی
هر مگسی طوطیی شوند شکرخا
لعبت شیرین اگر ترش ننشیند
مدعیانش طمع کنند به حلوا

سعدی
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ ارديبهشت ۹۴ ، ۰۵:۲۷
باد سرکش
ساقی گل و سبزه بس طربناک شده ست
دریاب که هفته دگر خاک شده ست
می نوش و گلی بچین که تا درنگری
گل خاک شده ست و سبزه خاشاک شده ست


خیام
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ ارديبهشت ۹۴ ، ۰۵:۴۵
باد سرکش
چون عهده نمی شود کسی فردا را
حالی خوش دار این دل پر سودا را
می نوش به ماهتاب ای ماه که ماه
بسیار بتابد و نیابد ما را


خیام
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ ارديبهشت ۹۴ ، ۰۵:۵۹
باد سرکش
ای خوشا عیشی که باشد ای خوشا نظاره ای
چون به اصل اصل خویش آید چنین هر پاره ای
دلبری که سنگ خارا گر ز لعلش بو برد
جان پذیرد سنگ خارا تا شود هشیاره ای
صبحدم بر راه دیری راهبم همراه شد
دیدمش هم درد خویش و دیدمش هم کاره ای
یک صراحی پیشم آورد آن حریف نیک خو
گشت جانم زان صراحی بیخودی خماره ای

مولانا
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ ارديبهشت ۹۴ ، ۰۵:۵۸
باد سرکش
دارم از زلف سیاهش گله چندان که مپرس
که چنان ز او شده ام بی سر و سامان که مپرس
گفت وگوهاست در این راه که جان بگدازد
هر کسی عربده ای این که مبین آن که مپرس
گفتم از گوی فلک صورت حالی پرسم
گفت آن می کشم اندر خم چوگان که مپرس
گفتمش زلف به خون که شکستی گفتا
حافظ این قصه دراز است به قرآن که مپرس

حافظ
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ ارديبهشت ۹۴ ، ۰۶:۰۸
باد سرکش
ای که دایم به خویش مغروری
گر تو را عشق نیست معذوری
گرد دیوانگان عشق مگرد
که به عقل عقیله مشهوری
مستی عشق نیست در سر تو
رو که تو مست آب انگوری

حافظ
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ ارديبهشت ۹۴ ، ۰۷:۳۵
باد سرکش
مطربا اسرار ما را بازگو
قصه های جان فزا را بازگو
من گران گوشم بنه رخ بر رخم
وعده آن خوش لقا را بازگو
ماجرایی رفت جان را در الست
بازگو آن ماجرا را بازگو
مستجاب آمد دعای عاشقان
ای دعاگو آن دعا را بازگو

مولانا
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ ارديبهشت ۹۴ ، ۰۸:۴۰
باد سرکش
گو خلق بدانند که من عاشق و مستم
آوازه درستست که من توبه شکستم
ای ساقی از آن پیش که مستم کنی از می
من خود ز نظر در قد و بالای تو مستم
شب ها گذرد بر من از اندیشه رویت
تا روز نه من خفته نه همسایه ز دستم
بند همه غم های جهان بر دل من بود
دربند تو افتادم و از جمله برستم

سعدی
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ ارديبهشت ۹۴ ، ۰۶:۵۶
باد سرکش
اگر به تحفه جانان هزار جان آری
محقرست نشاید که بر زبان آری
تو را چه غم که مرا در غمت نگیرد خواب
تو پادشاه کجا یاد پاسبان آری
جواب تلخ چه داری بگوی و باک مدار
که شهد محض بود چون تو بر دهان آری
و گر به خنده درآیی چه جای مرهم ریش
که ممکنست که در جسم مرده جان آری

سعدی
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ ارديبهشت ۹۴ ، ۰۸:۱۲
باد سرکش
هر که شیرینی فروشد مشتری بر وی بجوشد
یا مگس را پر ببندد یا عسل را سر بپوشد
برگ چشمم می نخوشد در زمستان فراقت
وین عجب کاندر زمستان برگ های تر بخوشد
هر که معشوقی ندارد عمر ضایع می گذارد
همچنان ناپخته باشد هر که بر آتش نجوشد


سعدی
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ ارديبهشت ۹۴ ، ۰۶:۰۵
باد سرکش