اندر تاملات یک کرگدن خسته

خستگی گاهی تنها یک آوا می شود

طبقه بندی موضوعی

پیوندهای روزانه

پیوندها

هر صبح که روی لاله شبنم گیرد
بالای بنفشه در چمن خم گیرد
انصاف مرا ز غنچه خوش می آید
کو دامن خویشتن فراهم گیرد

خیام
۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۸ تیر ۹۴ ، ۰۵:۰۶
باد سرکش
این طرفه آتشی که دمی برقرار نیست
گر نزد یار باشد وگر نزد یار نیست
صورت چه پای دارد کو را ثبات نیست
معنی چه دست گیرد چون آشکار نیست
تو مرد را ز گرد ندانی چه مردیست
در گرد مرد جوی که با گرد کار نیست
در فقر عهد کردم تا حرف کم کنم
اما گلی که دید که پهلویش خار نیست
ما خار این گلیم برادر گواه باش
این جنس خار بودن فخرست عار نیست

مولانا
۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ تیر ۹۴ ، ۰۳:۵۵
باد سرکش
گویند بهشت و حور و کوثر باشد
جوی می و شیر و شهد و شکر باشد
پر کن قدح باده و بر دستم نه
نقدی ز هزار نسیه خوشتر باشد

خیام
۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۶ تیر ۹۴ ، ۰۶:۱۸
باد سرکش
مگر نسیم سحر بوی یار من دارد
که راحت دل امیدوار من دارد
نشان راه سلامت ز من مپرس که عشق
زمام خاطر بی اختیار من دارد
دگر سر من و بالین عافیت هیهات
بدین هوس که سر خاکسار من دارد
مگر به درد دلی بازمانده ام یا رب
کدام دامن همت غبار من دارد

سعدی
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ تیر ۹۴ ، ۰۴:۰۴
باد سرکش
صد هزاران همچو ما غرقه در این دریای دل
تا چه باشد عاقبتشان وای دل ای وای دل
هر نواحی فوج فوج اندر گوی یا پشته ای
گاه پشته گاه گو از چیست از غوغای دل
گرد ما در می پری ای رشک ماه و مشتری
آمدی تا دل بری ای قاف و ای عنقای دل
ای که کالیوه بگشتی در جهان با پر جان
هیچ دیدی شیوه ای تو لایق سودای دل

مولانا
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ تیر ۹۴ ، ۰۳:۵۸
باد سرکش
صحن بستان ذوق بخش و صحبت یاران خوش است
وقت گل خوش باد کز وی وقت میخواران خوش است
مرغ خوشخوان را بشارت باد کاندر راه عشق
دوست را با ناله شب های بیداران خوش است
از زبان سوسن آزاده ام آمد به گوش
کاندر این دیر کهن کار سبکباران خوش است
حافظا ترک جهان گفتن طریق خوشدلیست
تا نپنداری که احوال جهان داران خوش است

حافظ
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ تیر ۹۴ ، ۰۵:۵۲
باد سرکش
نه از چینم حکایت کن نه از روم
که من دل با یکی دارم در این بوم
رطب شیرین و دست از نخل کوتاه
زلال اندر میان و تشنه محروم
نه بی او عشق می خواهم نه با او
که او در سلک من حیفست منظوم
رفیقان چشم ظاهربین بدوزید
که ما را در میان سریست مکتوم
چو آهن تاب آتش می نیارد
همی باید که پیشانی کند موم

سعدی
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ تیر ۹۴ ، ۰۵:۴۱
باد سرکش
به عمر خویش ندیدم شبی که مرغ دلم
نخواند بر گل رویت چه جای بلبل باغ
ز درد عشق تو امید رستگاری نیست
گریختن نتوانند بندگان به داغ
دلیل روی تو هم روی توست سعدی را
چراغ را نتوان دید جز به نور چراغ

سعدی
۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۱ تیر ۹۴ ، ۰۴:۰۷
باد سرکش
من از تو روی نپیچم گرم بیازاری
که خوش بود ز عزیزان تحمل خواری
تو در دل من از آن خوشتری و شیرینتر
که من ترش بنشینم ز تلخ گفتاری
به انتظار عیادت که دوست می آید
خوشست بر دل رنجور عشق بیماری
تو می روی و مرا چشم و دل به جانب توست
ولی چه سود که جانب نگه نمی داری

سعدی
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ خرداد ۹۴ ، ۰۵:۲۷
باد سرکش
تا کی غم آن خورم که دارم یا نه
وین عمر به خوشدلی گذارم یا نه

پرکن قدح باده که معلومم نیست
کاین دم که فرو برم برآرم یا نه

خیام
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ خرداد ۹۴ ، ۰۵:۵۴
باد سرکش