اندر تاملات یک کرگدن خسته

خستگی گاهی تنها یک آوا می شود

طبقه بندی موضوعی

پیوندهای روزانه

پیوندها

۳۱ مطلب در فروردين ۱۳۹۴ ثبت شده است

چه رویست آن که دیدارش ببرد از من شکیبایی
گواهی می دهد صورت بر اخلاقش به زیبایی
نگارینا به هر تندی که می خواهی جوابم ده
اگر تلخ اتفاق افتد به شیرینی بیندایی
شبی خوش هر که می خواهد که با جانان به روز آرد
بسی شب روز گرداند به تاریکی و تنهایی
سخن پیدا بود سعدی که حدش تا کجا باشد
زبان درکش که منظورت ندارد حد زیبایی

سعدی
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ فروردين ۹۴ ، ۰۵:۴۰
باد سرکش
می فکن بر صف رندان نظری بهتر از این
بر در میکده می کن گذری بهتر از این
آن که فکرش گره از کار جهان بگشاید
گو در این کار بفرما نظری بهتر از این
ناصحم گفت که جز غم چه هنر دارد عشق
برو ای خواجه عاقل هنری بهتر از این
من چو گویم که قدح نوش و لب ساقی بوس
بشنو از من که نگوید دگری بهتر از این

حافظ
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ فروردين ۹۴ ، ۰۵:۳۱
باد سرکش
درد ما را نیست درمان الغیاث
هجر ما را نیست پایان الغیاث
در بهای بوسه ای جانی طلب
می کنند این دلستانان الغیاث
خون ما خوردند این کافردلان
ای مسلمانان چه درمان الغیاث

حافظ
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ فروردين ۹۴ ، ۰۵:۲۹
باد سرکش
ای که گفتی هیچ مشکل چون فراق یار نیست
گر امید وصل باشد همچنان دشوار نیست
ای نسیم صبح اگر باز اتفاقی افتدت
آفرین گویی بر آن حضرت که ما را بار نیست
احتمال نیش کردن واجبست از بهر نوش
حمل کوه بیستون بر یاد شیرین بار نیست
گر دلم در عشق تو دیوانه شد عیبش مکن
بدر بی نقصان و زر بی عیب و گل بی خار نیست
دوستان گویند سعدی خیمه بر گلزار زن
من گلی را دوست می دارم که در گلزار نیست

سعدی
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ فروردين ۹۴ ، ۰۸:۲۹
باد سرکش
من بسازم ولیک کی شاید
زاغ با طوطیان شکر خاید
هر یکی را ولایتست جدا
کژ با راست راست کی آید
بگریز از کسی که عاشق نیست
زان ز گرگین تو را گر افزاید
ور شوی کوفته به هاون عشق
دانک او سرمه ایت می ساید

مولانا
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ فروردين ۹۴ ، ۰۶:۲۴
باد سرکش
به هر کویی پری رویی به چوگان می زند گویی
تو خود گوی زنخ داری بساز از زلف چوگانی
کمال حسن رویت را صفت کردن نمی دانم
که حیران باز می مانم چه داند گفت حیرانی
وصال توست اگر دل را مرادی هست و مطلوبی
کنار توست اگر غم را کناری هست و پایانی

سعدی
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ فروردين ۹۴ ، ۰۵:۵۱
باد سرکش
وقت آن آمد که خوش باشد کنار سبزه جوی
گر سر صحرات باشد سروبالایی بجوی
ای نسیم کوی معشوق این چه باد خرمست
تا کجا بودی که جانم تازه می گردد به بوی
ای که پای رفتنت کندست و راه وصل تند
بازگشتن هم نشاید تا قدم داری بپوی
ای که گفتی دل بشوی از مهر یار مهربان
من دل از مهرش نمی شویم تو دست از من بشوی

سعدی
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ فروردين ۹۴ ، ۰۵:۳۹
باد سرکش
چو گل هر دم به بویت جامه در تن
کنم چاک از گریبان تا به دامن
من از دست غمت مشکل برم جان
ولی دل را تو آسان بردی از من
ببار ای شمع اشک از چشم خونین
که شد سوز دلت بر خلق روشن
چو دل در زلف تو بسته ست حافظ
بدین سان کار او در پا میفکن

حافظ
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ فروردين ۹۴ ، ۰۵:۳۲
باد سرکش
چه باشد پیشه عاشق بجز دیوانگی کردن
چه باشد ناز معشوقان بجز بیگانگی کردن
چو شیر مست بیرون جه نه اول دان و نه آخر
که آید ننگ شیران را ز روبه شانگی کردن
گر آب جوی شیرین است ولی کو هیبت دریا
کجا فرزین شه بودن کجا فرزانگی کردن
تویی پیمانه اسرار گوش و چشم را بربند
نتاند کاسه سوراخ خود پیمانگی کردن
اگر باشد شبی روشن کجا باشد به جای روز
وگر باشد شبه تابان کجا دردانگی کردن

مولانا
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ فروردين ۹۴ ، ۰۵:۴۳
باد سرکش
هر ذره که در خاک زمینی بوده است
پیش از من و تو تاج و نگینی بوده است
گرد از رخ نازنین به آزرم فشان
کانهم رخ خوب نازنینی بوده است

خیام
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۲ فروردين ۹۴ ، ۰۵:۳۵
باد سرکش