خورشید زیر سایه زلف چو شام اوست
طوبی غلام قد صنوبرخرام اوست
آن قامتست نی به حقیقت قیامتست
زیرا که رستخیز من اندر قیام اوست
بیچاره مانده ام همه روزی به دام او
و اینک فتاده ام به غریبی که کام اوست
هر لحظه در برم دل از اندیشه خون شود
تا خود غلام کیست که سعدی غلام اوست
سعدی
طوبی غلام قد صنوبرخرام اوست
آن قامتست نی به حقیقت قیامتست
زیرا که رستخیز من اندر قیام اوست
بیچاره مانده ام همه روزی به دام او
و اینک فتاده ام به غریبی که کام اوست
هر لحظه در برم دل از اندیشه خون شود
تا خود غلام کیست که سعدی غلام اوست
سعدی